کوچینگ چیست ؟ کوچینگ دارای یک تعریف خاص و مشخص نیست، چرا این و میگم ! چون توی اینترنت یه سرچ بزنی با هزاران تعریف مختلف روبرو میشی که از درک و فهم و تجربه کوچ‌ها، اساتید، مدارس و مراجعین این رشته و مهارت نشأت گرفته.

اگر علاقه‌مندی در مورد تاریخچه کوچینگ بدونی بعد از خوندن این درس تاریخچه کوچینگ ) تا کامل بهت در مورد تاریخچش بگم.

و اگر علاقه مندی کوچینگ رو یاد بگیری میتونی اینجا کلیک کنی ( آموزش کوچینگ – توضیحات ) ( محصول غیر حضوری آموزش کوچینگ ) 

بیا از اینجا شروع کنیم که یه منبع معتبر در دنیا، کوچینگ و چی تعریف و معنا کرده، در وبسایت ICF فدراسیون جهانی کوچینگ با این تعریف از مهارت کوچینگ روبرو میشی:

همراهی و شراکت کوچ با مراجع در یک فرآیند خلاقانه، فکری (محرک فکر کردن) و الهام بخش که باعث به حداکثر رساندن قابلیت های شخصی و حرفه ای مراجع می شود.

Partnering with clients in a thought-provoking and creative process that inspires them to maximize their personal and professional potential

این تعریف یه تعریف استاندارد و مورد تایید مهارت کوچینگه که خیلی ساده، روان و کوتاه اون رو تعریف کرده، حالا بیا با هم یه نگاه به معانی کلماتی که در این تعریف بکار رفته داشته باشیم:

همراهی: Partnering در بعضی از ترجمه ها مشارکت و یا همکاری ترجمه و معنی شده به نظر من در این تعریف معنی همراهی رو پیدا میکنه، چون در شراکت و همکاری منافع مشترک هست و این منافع وابسته به دو طرف هست. ولی در همراهی کوچ و مراجع از نقطه اول تا نقطه مقصد همراه هم هستن و منافع و یا ضررهای مراجع و کوچ تاثیری بر نتیجه ندارن.

مشارکت: مشارکت راهی برای حضور کوچ در رابطه کوچینگ است که در آن مراجع فرآیند را از نظر محتوا و جهت هدایت می‌کند، اما ساختار را به عنوان نتیجه واکنش به آنچه مراجع به جلسه می‌آورد، حفظ می‌کند.

تامل برانگیز بودن: باعث می‌شود که مردم به طور جدی درباره چیزی فکر کنند.

خلاقیت: در ارتباط با و یا وارد کردن استفاده از تخیل یا ایده‌های بکر برای ایجاد چیزی.

روند: مجموعه‌ای از اقدامات یا گام‌های برداشته‌شده برای رسیدن به یک هدف خاص.

الهام بخش بودن: پر کردن (فردی) با نیاز یا توانایی برای انجام دادن و یا احساس چیزی، به خصوص برای انجام کاری خلاقانه.

به حداکثر رساندن: بهترین استفاده را کردن

پتانسیل: داشتن یا نشان دادن قابلیت توسعه به چیزی در آینده

تا اینجای درس فکر می‌کنم تونسته باشم یه تعریف و معنای اولیه از کوچینگ بهت بگم.

پس بیا تو قدم بعدی کوچینگ و از چند زاویه مختلف نگاه کنیم تا بیشتر و بهتر بفهمیمش و درکش کنیم:

کوچینگ از نگاه یک کوچ:

کوچینگ در مرحله اول یک مهارته، تشکیل شده از ابزارهای مختلف. این مهارت میتونه در ارتباطات زندگی شخصی، در رهبری کسب و کار سازمانی، مدیریت و کسب و کار برای خود کوچ مورد استفاده قرار بگیره.

حتماً برات سوال پیش اومده یعنی چی ؟ یعنی چه جوری ؟

ببین، تجربه به من نشون داده وقتی مهارت کوچینگ رو یاد میگیری رفتارتم کوچینگی میشه، توی بیشتر موقعیت ها از ابزار و مهارتت هات استفاده میکنی، مثلاً آگاه میشی که در گفتگوهای یک نفره یا جمعی کجا قضاوت میکنی و کجا ذهنت سمت قضاوت میره، شنوده موثرتری میشی، سوال هات قدرتمندتر، موثرتر و هدفمندتر میشن، همدلی رو به جای همدردی به حداکثر میرسونی و …

اینجاس که من همیشه میگم رفتار و کردار کوچ، همراستاس و این مهارت در درونش نهادینه شده.

در مرحله دوم کوچینگ یک کسب و کار برای کوچ هست، من همیشه میگم مهارتی که نتونی ازش درست استفاده کنی و سود ببری، به درد جرز لای دیوارم نمیخوره.

تو این مرحله کوچ میتونه از کوچینگ کسب درآمد کنه، در جلسات همراهی دونفره ( 1:1 )، ( کوچ و مراجع ) و یا چند نفره ( کوچینگ تیمی و گروهی )

از بحث دور نشیم، کوچینگ یه توجه مثبت بدونه قید و شرطه، توجه مثبت یعنی کوچ در لحظه، و با تمرکز کامل همراه مراجعس، گوش میده، همدلی میکنه، بازخورد میده و…

بدون قید و شرط هم یعنی رابطه ای بدون قضاوته در هیچ جایگاه و مرحله‌ای، در کوچینگ اگر مراجع احساس کنه که مورد قضاوت قرار میگیره، اولین چیزی که در اون ارتباط از بین میره حس حمایت کوچ نسبت به مراجعس، به نظر من دیگه تو اون ارتباط مراجع تلاشی برای کشف چالش های درونیش نمیکنه و ارتباط قطع میشه و مراجع حالت تدافعی میگیره، پس این رابطه بدون قضاوت یکی از اصل های مهم کوچینگه.

توی همراهی در کوچینگ که تعریف و معنی کردم یه کلمه و ابزار دیگه هست که قبل از هر چیزی باعث ارتباط کوچینگی بین کوچ و مراجع میشه و باید شکل بگیره، که اینم خیلی مهمه، همدلی باعث نزدیکی ارتباط در کوچینگه، مراجع وقتی احساس همدلی کنه، حس پذیرش و مراقبت از طرف کوچ رو درک میکنه، و توانایی بیشتری برای رسیدن به موقعیت مطلوبش صرف میکنه.

از طرفی میتونم بگم کوچینگ یه مهارت گفت و گو محوره، ولی از نوع مثبت و رو به رشد، در جایگاهی که ما کوچ ها معتقدیم مراجع ( نفر روبه رو در گفت و گو ) خودش عالم کار و دانای فرآیند کار خودش هست و میتواند بهترین تصمیم را برای خودش بگیرد و ما هیچ دخالت مستقیم بر روی تصمیم گیری او نداریم.

فرق بین کوچینگ، مشاوره، درمانگری، آموزش و … رو در درس‌های بعدی بهت آموزش میدم و موجوده اونجا اطلاعات بیشتری در این باب برات باز میشه.

بیا با هم این قسمت و یه جمع بندی کنیم تا بریم سراغ کوچینگ از دید مراجع:

کوچینگ یک رابطه حرفه‌ایه که به افراد کمک می‌کنه تا نتایج خارق العاده‌ای در زندگی، شغل، کسب و کار یا سازمان‌های خودشون به دست بیارن و به اونها کمک می‌کنه بین جایگاهی که اکنون دارن و جایگاهی که میخوان به اون برسن ارتباط ایجاد کرده و این فاصله رو از بین ببرن.

کوچینگ یک روش مفید برای رشد مهارت‌ها و توانایی‌های افراد و تقویت عملکرد اونهاست.

یک جلسه کوچینگ به طور معمول به شکل مکالمه بین کوچ و کوچ‌شونده ( مراجع، کوچی ) برگزار میشه و در اون کوچ کمک می‌کنه تا کوچ‌شونده بتونه “خودش” پاسخ‌هاش رو پیدا بکنه.

پس تو این گفت و گو بین کوچ و مراجع، به جای اینکه یکی به مراجع راحل بگه و اونم مجبور بشه به اونها گوش بده و از اونها تبعیت کنه و اجراشون کنه، بیشتر درگیر راه‌حل‌هایی میشه که خودش ارائه داده و تصمیم گرفته اجراییشون کنه !

به بیان ساده‌تر، کوچ‌ با ایجاد شفافیت به مراجع خودش کمک می‌کنه تا خودش زندگی مورد نظر و ایده‌آل خودش رو طراحی بکنه و با بررسی منابعش، نقاط قوت‌هاش و … به سمت عمل سوق پیدا بکنه و با ایجاد تمرکز و آگاهی بیشتر و استفاده از تمام امکاناتی که برای ایجاد وضعیت رضایت‌بخش وجود داره، پیشرفت مراجع رو تسریع می‌کنه.

کوچینگ فرآیندی است که هدف آن بهبود عملکرد است و بیشتر از “گذشته و آینده‌ی دور” بر “اینجا و اکنون” تمرکز دارد.

با وجود اینکه مدل‌های مختلفی از کوچینگ وجود دارد، در اینجا ما کوچ ( مربی ) را به عنوان یک “متخصص” در نظر نمی‌گیریم بلکه، مربی را به عنوان یک تسهیل‌گر در یادگیری فرض می‌کنیم. تفاوت زیادی بین آموزش دادن به یک نفر و کمک به او برای یادگیری وجود دارد.

در کوچینگ، اساساً، کوچ برای بهبود عملکرد به فرد کمک می‌کنه: به عبارت دیگه، به مراجع کمک می‌کنه خودش یاد بگیره و در این راه صرفاً مانند یک آینه، چیزی که فرد از خودش و توانمندی‌هایش نمی‌بیند را به او نشان داده و کمک می‌کند آن را تقویت کرده و به درستی از آن استفاده کند.

 

کوچ های خوب معتقدند که فرد همیشه توانمند است و همیشه خودش جواب مشکلاتش را دارد اما همچنین این را هم می‌فهمد که فرد ممکن است برای یافتن جواب به کمک نیاز داشته باشد.

 

در همین راستا میشه گفت، یک کوچ حرفه‌ای بیش از اینکه پاسخ بدهد سوال می‌پرسد، به مراجع گوش می‌دهد و شنونده‌ای خوب و همراه است. یک کوچ حرفه‌ای روی مراجع تمرکز می‌کند تا مراجع هم روی توانایی‌هایش تمرکز کرده و درنهایت در رسیدن به موضوعی که در ذهن دارد به نتیجه دلخواه برساند.

کوچینگ برای مراجع:

برای استفاده و بکارگیری کوچینگ همیشه یک مراجعه با هدف باید وجود داشته باشد.

مراجع حتی میتونیم خودمون باشیم بهش میگن سلف کوچینگ ( self coaching ) یا خود مربیگری، مبحث عمیق و مفصلی داره، به امید خدا اگر لطفی در توان، دانش و طول عمر گرانم باشه حتماً در آپدیت‌های دوره به مباحث درس ها اضافه میکنم.

الان تمرکزمون روی مراجع بیرونیه، در این دوره به وفور کلمه مراجع رو میبینی، میخونی و میشنوی.

در اینجا کوچی، کوچ شونده، مشتری و…،   همرو مراجع معنی کردم، مراجع شما در بکارگیری مهارت کوچینگ میتونه هر کسی باشه میتونه فرزندت باشه، همسرت باشه، کارمندت باشه، دوستت باشه و یا میتونه فردی باشه که نمیشناسیش با رضایت خودش و در قبال پرداخت مبلغی کوچش شدی.

مراجع کوچینگ چه کسی میتونه باشه و چه خصوصیتی داره ؟

من همیشه میگم همه آدم ها مراجع کوچینگ نیستن ! مراجعین کوچینگ محدودن و هر کسی رو نمیشه کوچ کرد !

میپرسی چرا ؟

ببین مراجع کوچینگ فردیه که موضوعی داره و خودش میخواد به راه حل این موضوع برسه، میخواد که بگه خودم کردم، خودم به نتیجه رسیدم، این کار خودمه

مثلاً وقتی یکی با این کلید واژه و یا قصد و نیت میاد پیشت و میگه ( بهم بگو یا چی کار کنم )، مثلاً بهم بگو چطور درآمدم رو بیشتر کنم، راه تمرکز و یا درآمد بیشترت رو بهم یاد بده یا بگو، اینجا این فرد دنبال مشاوره و آموزشه دنبال راحل از یه منبع بیرونیه و این فرد رو خیلی کم میتونی بیاریش تو راهی که درک کنه خودش را راه حل خودش به این توانایی دست پیدا کنه مگر اینکه بهت توضیح بدی و بخواد

مراجع کوچینگ همیشه این کلید واژه و قصد و نیت میاد جلو و میگه ( میخوام انجام دهم )، میبینی خود این کلمه درونیه یعنی خودم میخوام رشد کنم، از نظر فکری وابسته به کسی نیست، مثلاً میگه میخوام درآمدم رو بیشتر کنم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم، یا نمیدونم چطور به مدیرم بگم.

به نظر من این مراجع صد در صد کوچینگه، کسی که یک هدف و خواسته داره

کسی که کم ( غیر شفاف ) و یا زیاد ( شفاف ) وضعیت فعلیش رو میدونه و نیاز دونسته که از این وظعیت فعلی به وضعیت دلخواهش حرکت کنه، مثل یک نمودار رو به رشد

اینجاس که میگیم کوچ مراجع رو همراهی میکنه از نقطه A وضعیت موجود به نقطه B موقعیت دلخواه.

مراجع میتونه چند وضعیت موجود و دلخواه داشته باشه و با اولویت بندی و همراهی کوچ همش رو بدست بیاره

بعضی از مراجعین خودشون تو جلسه کوچینگ و یا گفت و گوهای کوچینگ خلاقن، فقط لازمه بهشون گوش بدی و سوال موثر و بازخورد قوی بدی بهشون، خودشون بقیه راه رو میرن، به قول معروف زود به زود به لحظه آگاهی ( aha moment ) میرسن به این مراجعین میگیم کوچ پذیر  ( coachable )

یه دسته مراجع هستن که همراهی باهاشون یکم صبر و قدرت مهارت بیشتری لازمه و نیازه موضوع، خواسته اصلی و یا نتیجه مطلوب اصلی رو بازبینی و از چند دیدگاه ببینیم

پس همیشه همه مراجعین مثل هم نیستن و با همه نمیشه مثل هم برخورد کرد، برای همه یه نسخه، یک عملکرد و یا یک مدل خاص نمیشه داشت

هر مراجع مثل اثر انگشت خودش خاصه، و ای خاص بودن باید در کوچینگمون و عملکردمون و نحوه ارتباط سازمون باید مشخص بشه و اجرا بشه.

پس،

1- مراجع کوچینگ به دنبال نصیحت، مشاوره، آموزش و… نیست، دنبال کسی نیست که جواب و بهش بده، دنبال اینه که خودش جواب و کشف کنه و تصمیم بگیره و حتی آزمون و خطا کنه، اینطوری مراجع حتی اگر به نتیجه نرسه یا به قول معروف اگر درکی هم صورت نگیره در آخر حداقل فهمی از موضوع پیدا میکنه و برای اقدام های بعدیش بکار میگیره.

2- مراجع کوچینگ نیاز داره برای موضوعاتی که میاره برنامه ای متناسب با شخصیت، روحیات و دیدگاه سبک زندگی خودش طراحی کنه، نیاز نداره که شخص دیگه ای برای اون برنامه ریزی کنه و اون فقط عمل کنه.

توجه کن اگر برنامه ریزی بیرونی باشه قطعاً بر اساس تجربیات یک نفر دیگس، شاید نتیجه موفق داشته ولی یک راحل کپی و دور از شخصیت و روحیات مراجع خاص ماست. تجربه به من نشون داده تو این برنامه ریزی بیرونی مراجع به برنامه عمل نمیکنه، یا عملم کنه نصف و نیمس، اینجاس که کوچ، مراجع رو کمک و هراهی میکنه بهترین برنامه رو برای خودش تنظیم کنه، برنامه‌ای که متناسب با شخصیت و روحیات خودش باشه.

3- مراجع کوچینگ به راهکار تخصصی نیاز نداره که یکی بهش بگه چه کن چه نکن، تجربه نشون داده اون خودش راهکارها رو میدونه فقط نیاز داره یک فرد حرفه ای کنارش باشه تا همراهیش کنه جهت سامان دادن به افکار خودش تا به بهترین راهکارها برسه، در کوچینگ من اعتقاد راسخ دارم که خیلی وقت‌ها بهترین راهکار‌ها نزد خود مراجعس و نه هیچ فرد دیگه‌ای.

4- مراجع کوچینگ خیلی وقت ها، پاسخ‌ها و برنامه‌ها و اهداف و میدونه، اما نیاز به پشتیبانی و حمایت فردی مشخص و همراه داره تا همراهیش کنه که اون کار رو انجام بده. این پشتیبان میتونه کوچ باشه که با پیگیری مشخص و رو به رشد کمک کنه تا مراجع به سمت هدفش حرکت کنه و محرکی باشه برای انجام کار.

اینم یادم نره بگم، کوچ هیچ تعهد عملی نداره، مثلاً برای هدف وزن کم کردن مراجع کوچ لازم نیست بهش تعهد بده که آره منم پا به پات میام باشگاه تا به نتیجه برسی، در کوچینگ تمام مسئولیت و تعهد انجام کار به دوش خود مراجع است.

5- مراجع خیلی وقتا نیاز داره که به افکار آشفته خودش نظم بده تا بتونه با شفافیت بیشتری فکر کنه، اینجاس که کوچینگ و کوچ مناسب ترین گزینه برای مراجع هستش و کمک موثری میتونن ارائه کنه.

6- و … هزاران مثال دیگه میشه در مورد مراجع زد.

امیدوارم که تونسته باشم موضوع چیستی کوچینگ و مراجع رو برات کاملاً جا انداخته باشم در درس بعدی در مورد کوچ صحبت کردم …

 

 

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۲ رای