بیشتر مدیران نمیدانند که آیا در كوچينگ كاركنان خود موفق هستید؟ در طول سال‌های مطالعه و همکاری با شرکت‌ها در این زمینه، مشاهده کرده‌ایم هنگامی‌که بسیاری از مدیران می‌گویند “بله”، آن‌ها اطلاعات کافی ندارند. چرا؟ به یک علت. مدیران هنگامی‌که به کارمندان خود می‌گویند چه کاری انجام دهند، فکر می‌کنند که در حال كوچينگ هستند!

به گفته سرجان ویتمور، چهره برجسته كوچينگ مدیران اجرایی، تعریف كوچينگ “باز کردن قفل توانایی‌های شخص برای به حداکثررساندن عملکرد خود است. کوچینگ به افراد کمک می‌کند که خود یاد بگیرند تا به آن‌ها آموزش داده شود. ” در صورت انجام صحیح، كوچينگ می‌تواند به تعامل كاركنان کمک کند. معمولاً هنگامی‌که از توانایی و تخصص خود استفاده می‌کنید انگیزه‌تان بیشتر از زمانی است ‌که به شما گفته می‌شود چه کاری انجام دهید.

اخیراً، من و همکارانم مطالعه‌ای انجام داده‌ایم که نشان می‌دهد اکثر مدیران دقیقا نم‌یدانند كوچينگ چیست. خبر خوب این است که مدیران می‌توانند مهارت‌های كوچينگ خود را در مدت زمان کوتاهی (۱۵ ساعت) ارتقا دهند، اما در وهله اول، باید در یادگیری نحوه كوچينگ سرمایه‌گذاری کنند. این پروژه تحقیقاتی هنوز در حال انجام است، اما ما می‌خواهیم نگاهی اجمالی به روش و یافته‌های اولیه خود داشته باشیم.

ما از گروهی از مديران خواستیم تا بدون توضیح بیشتر، با يك نفر در خصوص موضوع مدیریت زمان جلسه کوچینگ داشته باشند. بزرگترین واقعیت این بود ابتدا از آن‌ها كوچينگ خواسته شد، اما بسیاری از مدیران به‌نوعی مشاوره داشتند. اساساً، آن‌ها به راحتی به فرد مورد نظر توصیه یا راه حل ارایه می‌دادند.

ما مرتباً اظهارنظرهایی مانند “ابتدا این کار را می‌کنی” یا “چرا این کار را نمی کنی؟” را در گفتگوها يادداشت كرديم. تحقیقات ما به طور خاص در مورد چگونگی آموزش افراد، نشان مي‌دهد كوچينگ نسبت به دیگر روش‌‌ها، روش موثرتری است. ما بر اساس تجزیه و تحلیل 9 مهارت كوچينگ زیر، بر اساس ادبیات موجود و تجربیات عملی كوچينگ متمرکز شدیم:

  • گوش‌دادن.
  • پرسيدن سوال موثر.
  • بازخورددادن.
  • کمک به تعیین هدف.
  • همدلی.
  • اجازه‌دادن به مراجع براي رسيدن به راه‌حل خود.
  • شناسایی و نشان‌دادن نقاط قوت.
  • ارائه ساختاري براي جلسات كوچينگ.
  • تشویق به یک رویکرد متمرکز بر راه‌حل.

ارزيابي‌هاي ما از مديراني كه در دوره‌هاي آموزشي مهارت‌هاي كوچينگ ويژه مديران شركت كردند نشان داد كه مهارت گوش‌دادن اين افراد بعد از گذراندن دوره آموزشي، حدود 32.9 درصد افزايش و از سطح متوسط به خوب ارتقا پيدا كرده بود.

مهارت‌هایی که مديران منتخب قبل از آموزش، بیشتر با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کردند “شناسايي و نشان‌دادن نقاط قوت” و “اجازه دادن به مراجع برای رسیدن به راه حل خود” بود.

در مورد اولی، شرکت‌کنندگان قبل از آموزش “ضعیف” رتبه‌بندی شدند و رتبه آن‌ها پس از اتمام آموزش به “متوسط” ارتقا یافت. واضح است که این موضوع در مدیران نیاز به زمان بیشتری برای تمرین دارد و این چیزی است که آن‌ها احتمالاً باید به طور متفاوتی نیز آموزش ببینند.

جالب اینجاست که بیشترین مورد كوچينگ “اجازه دادن به مراجع برای رسیدن به راه حل خود” بود. این مفهوم با افزایش مهارت، به طور متوسط 54.1٪ افزایش یافته است که آن را از رتبه “ضعیف” به “کمی بالاتر از متوسط” منتقل کرد.

به طورکلی، ارزیابی‌های متعدد شرکت‌کنندگان توسط متخصصان قبل و بعد از دوره آموزشی منجر به افزایش 40.2 درصدی در امتیازات کلی مهارت كوچينگ شد. با توجه به این‌که این یک دوره آموزشی بسیار کوتاه بود، این پیشرفت چشمگیری است.

سازمان‌ها از تحقیقات ما چه می‌آموزند؟ اولاً، هر رویکردی در امر كوچينگ باید با تعریف واضح آنچه در آن است و تفاوت آن با سایر رفتارهای مدیر، آغاز شود. این تغییر ذهنیت، پایه و اساس آموزش است و انتظارات مدیران را مشخص می‌نماید.

گام بعدی این است که به مدیران اجازه دهید قبل از شروع و ورود به فرايند، در یک محیط امن، كوچينگ را تمرين کنند. خبر خوب، همان‌طور که توسط تحقیقات ما ثابت شده است، این است که شما لزوماً برای دیدن تفاوت، نیازی به سرمایه‌گذاری در ماه‌هاي طولاني آموزش ندارید. با این وجود، شما باید در نوعی آموزش سرمایه‌گذاری کنید. حتی یک دوره کوتاه‌مدت با هدف مهارت‌های مناسب می‌تواند مهارت كوچينگ مدیران را به طور چشم‌گیری بهبود بخشد.

صرف‌نظر از برنامه‌ای که انتخاب می‌کنید، اطمینان حاصل کنید که در آن زمان مديران شركت‌كننده آمادگي كامل براي دريافت مهارت‌هاي كوچينگ را دارند. سازمان‌ها باید زمانی را به مدیران اختصاص دهند تا در مهارت‌های خود تأمل كنند و آنچه را كه انجام داده‌اند مرور كنند. چه چیزی مفید است و چه کاری می‌توانند بهتر انجام دهند؟

تحقیقات ما، همچنین از ایده كمك‌گرفتن از كوچ‌هاي حرفه‌اي و تاييد صلاحيت شده به منظور حمايت از مديران براي كوچينگ استاندارد، پشتیبانی می‌کند.

خطر اجازه‌دادن به تنها افراد غيرحرفه‌اي و بدون تاييد صلاحيت حرفه‌اي در كوچينگ، ممکن است باعث تقویت و عادی‌سازی رفتارهای بی‌اثر در کل سازمان شود. به طور خاص، كوچ‌هاي حرفه‌اي می‌توانند در مورد چگونگی استفاده از مهارت‌های كوچينگ و از دست‌رفتن فرصت‌های كوچينگ بازخورد دهند. این نظارت می‌تواند به صورت جلسات منظم با مديراني كه در نقش كوچ هستند، همراه باشد، جایی كه مدیران در یك سازمان گرد هم می‌آیند تا كوچينگ را با یكدیگر تمرین كنند یا در مورد مشكلات رایج و راه‌حل‌هایی كه هنگام كوچينگ دیگران با آن‌ها روبه‌رو شده‌اند، با حضور یك كوچ حرفه‌اي و تاييد صلاحيت شده بحث كنند.

در این‌جا مدیران دو مزیت دارند: اول این‌که آن‌ها می‌توانند كوچينگ خود را در یک محیط امن انجام دهند. دوم، مديراني كه نقش كوچ در سازمان دارند، می‌توانند درباره چالش‌هایی که تجربه کردهاند و چگونگی رفع آن‌ها بحث کنند.

اگر قرار باشد از اين نوشتار فقط يك دستاورد داشته باشيد، این است که كوچينگ مهارتی است که باید به صورت تدريجي و در يك سفر توسعه‌اي یاد گرفته شود و مي‌توانيد آن را اصلاح کنید.

خوشبختانه، حتی مقدار کمی از آموزش می‌تواند کمک کند. نه تنها عدم آموزش، مدیران را آماده نمی‌کند، بلکه می‌تواند منجر به تقویت سیاست‌های ضعیف كوچينگ مدیران در بین خود شود که این باعث اتلاف وقت، پول و انرژی براي سازمان شما خواهد شد.

 

 

مترجم: جناب آقای سيد محمد اعظمي‌نژاد

منبع ترجمه: icoachtraining.com

منبع مقاله : hbr.org

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای